سلام، لذت داشتن ده‌هزار فالور اینستاگرام را چشیده اید؟ پنجاه هزارتا را چطور؟ یا صدهزارتا؟ فکرش را بکنید، پستی می‌گذارید و به چند دقیقه نمی کشد که ده‌ها لایک می‌خورد. دوستان و آشنایان را که می‌بینید یکی از سوالاتشان مطمئنا این خواهد بود که “چطور اینقدر فالوور داری؟” و تو هم سعی می کنی به طریقی به او بفهمانی “ماییم دیگه!”.

برخی فالوور ها فیک‌اند و خرید و فروشی؛ اما بحث ما درباره‌ی فالوور های واقعی است. همان ها که وقتی یک ویدیو در اینستاگرام‌تان می‌گذارید به اصطلاح بازدیدشان پای آن می‌خورد. آن‌ها چگونه افرادی اند؟ و چرا دور شما جمع شده‌اند؟

لازم است اینجا اشاره کنم این مطلب را از روی تخصص نمی‌نویسم و فقط یک تامل ساده است.

شما خودتان هم فالوورید؛ شما افراد مختلفی‌را با اهداف گوناگون دنبال می‌کنید. یکی رفیق جینگ کودکی‌های‌تان است و یکی فامیل؛ یکی‌را فالو می‌کنید تا بعد از اینکه دنبال‌تان کرد رودست بزنید و آنفالواش کنید تا تعداد فالوور های‌تان بالا برود. آن صفحه‌ی دیگر مطالبش حیف است، آن یکی فالوکردنش نشان‌دهنده شخصیت شما است؛ یکی‌دیگر بدش می‌آید اگر دنبالش نکنی و…

اما پدیده‌ای که اینجا مطرح می‌شود صفحاتی‌ست که دنبال‌کنندگانشان حتی یکبار صاحب صفحه را مشاهده نکرده‌اند یا اقلاً از نزدیک با او ملاقات نداشته اند و با این حال او را در داشتن ده‌ها و صدها هزار فالوور کمک می‌کنند. چرا؟ چرا شمایی که من را ندیده‌اید باید دنبالم کنید؟

جوابی که من به خودم می‌دهم حسی در وجود انسان است که اورا نسبت به پاسخگویی به نیازهایش تشویق می‌کند؛

احساس نیاز

شما چه وقت حاضر می‌شوید پول بدهید و چیزی را بخرید؟ یا اینکه چه وقت حاضر می‌شوید به یک غریبه کمک کنید؟ این‌کار ممکن است از روی ۱) عادت به خرید یا کمک باشد؛ ۲) ممکن است از روی فطرت و حس انسان دوستی ویا انواع دیگر علایق انسانی باشد ۳) یا از روی یک نوع نیاز دیگر باشد. (البته دومورد قبلی هم هرکدام یک‌نوع از نیاز هستند)

فالو کردن هم شباهت به این فرایند دارد. دنبال‌کننده شما یا از روی عادت به دنبال کردن افرادی مثل شما، یا از روی نیاز های فطری و غریزی، یا از روی یک نوع نیاز دیگر شمارا دنبال می‌کند. و بالاخره این ناشی از یک نیاز است. در واقع اگر تا اینجا مقدمه‌ی درستی چیده باشیم، فالوور ها به فالو شونده ها “احساس نیاز” می‌کنند. و این احساس یا فقط به هنگام زدن دکمه‌ی فالو به سراغشان آمده یا آنکه اگر آن‌ها در صفحه‌‌ی شما فعال‌اند و نسبت به مطالب واکنش نشان می‌دهند، درواقع مدام ابراز می‌کنند که در شما دنبال پاسخی برای یکی از نیاز های‌شان می‌گردند.

در واقع در جامعه‌ی امروزی که ارزش‌های انسانی در مردم به خاطر سبک زتدگی و پاسخ‌های اشتباه به نیازها و غیره با پا به سن گذاشتن به فراموشی سپرده می‌شود، دیگر این شنوندگان مجازی تنها دنبال پاسخ صحیح نمی‌گردند؛ بلکه این انسان عجول تنها دنبال پاسخ می‌گردد و فرصت این‌را برای خود باقی نگذاشته که بررسی صحت و عدم صحت این پاسخ‌ها را هم انجام دهد. و البته به‌خاطر لجام گسیختگی ارزشی او ارزشی هم مدنظر ندارد تا بتواند با آن صحت و عدم آن را بسنجد. و این می‌شود که هر کس بتواند به نیاز های بیشتری از فالوورهای بالقوه پاسخ دهد -چه صحیح و چه غلط- دنباله‌روهایی خواهد داشت که او را کم‌کم تبدیل به یک سلبریتی مجازی می کنند.

وظیفه‌ی ما

وقتی مشاهده می‌کنیم که برخی مردم بدون توجه به محتوای سخنان، پیروی از یک سلبریتی را پیشه می‌کنند اقلاً دو وظیفه خواهیم داشت:

۱-آگاه‌سازی در خصوص این اشتباه

باید انسان‌ها اگر راه خطایی‌را می‌روند از آن آگاه بشوند. بسیاری از افراد ممکن است تقلید کورکورانه در مسائل روزمره‌را ساده بپندارند و از این جهت نمی‌توان توقع داشت حتی روزی سبک‌شان‌را در این دنباله‌روی عوض کنند، چراکه اصلا در آن اشتباهی نمی بینند و اگر راه‌شان اشتباه نباشد، علتی هم برای تغییر وجود ندارد.

۲-ارائه‌ی پاسخ صحیح به نیازهای آنان

از طرفی هم وظیفه‌ی ما ارائه‌ی پاسخ‌های صحیح به نیازهاست تا جایگزین آن پاسخ‌های اشتباه شوند. شنیده‌ایم عادتی ریشه کن نمی‌شود مگر با نهادینه کردن عادتی دیگر. اگر می‌گوییم از تفریحات ناسالم فلان شخصیت فضای مجازی تقلید و تبعیت نکن، باید بگوییم از فلان تفریحات سالم استفاده کن، یا مانند فلان فرد دیگر که تفریحات سالمی دارد تفریح کن. در واقع یا به او شخصی‌را به‌عنوان الگو معرفی کنیم یا اقلاً منطقی‌را در اختیارش بگذاریم.

سؤالات و ایده‌های تحقیق

این‌جا چند سوال مطرح می‌شود که باید پاسخ دهیم:

✔ برخی سلبریتی‌های مجازی صرفا با انتشار عکس‌های شخصی و روزمره‌شان معروف شده اند، چرا؟ آنان به کدام نیاز دنبال شوندگانشان پاسخ می‌دهند؟

✅احساس می‌کنم جواب این سوال عین جواب “چرا سینما جذاب است؟” باشد که باید تحقیق کرد و من هنوز اطلاعاتی جز ظن و گمان ندارم؛ و آن احتمالی که می دهم پاسخگویی به حس کنجکاوی انسان است که دنبال جواب به این سوال است: “اگر من در جایگاه مشابه قرار گیرم چه کنم؟”. البته اگر بین افراد آشناییتی هم در کار باشد کنجکاوی دیگری هم به میان می‌آید؛ و همینطور اگر افراد در رقابت باشند مدام دنبال وضعیت فعلی آن فرد دیگر خواهند بود. به طور کلی هرحسی که فردی‌را برای ما مهم کند (محبت، نفرت، رقابت، رفاقت و …) مارا نسبت به او، رفتار و سخنان و وضعیتش حساس می‌کند. (توجه کنید که بنده در این زمینه ها غیرمتخصصم و این‌ها احتمالات عقلانی‌ست که می‌دهم)

ما در شرایط امروزی فرصت کمی را برای تعاملات اجتماعی برای خود ایجاد کرده ایم، به این خاطر دائما نیازمند تجربه ایم؛ یعنی به خاطر انزوا در فقر تجربه به سر می‌بریم. این می‌شود که این نیاز و کنجکاوی برخاسته از آن با تجربیات شبیه‌سازی شده در سینما و فیلم‌ها و داستان‌ها و غیره توسط ما پاسخ داده می‌شود. در حالیکه این پاسخ ها فقط در حدود قوه‌ی خیال به ما کمک می‌کنند و در زندگی واقعی فقط می‌توانند ایده‌هایی به ما بدهند. ایده‌هایی که تابه‌کار نگیریم‌شان از درستی آن‌ها مطمئن نمی‌شویم.

و یکی از فضاهای مشابه برای این پاسخ تقلبی اینستاگرام است. جایی که افراد تجربیات خودرا به نمایش می‌گذارند.

✔با دید اسلام، خوب است برای اشاعه اسلام سلبریتی شویم؟

✅من فقط می‌دانم دنبال شهرت بودن در اخلاق بد است، اما در این زمینه باید تحقیقات بیشتری انجام دهم.

✔رفتار ما در اینستاگرام چگونه باشد؟

✅باید تحقیق کنم.

نظراتتان کمک‌کننده و دلگرم‌کننده است.

یاعلی


0 دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

Avatar placeholder