روزگار رفیق نیست، مراقب باش!

مجبوریم که باشیم و این اجبار بد هم نیست؛ ما فقط در بودن مجبوریم، چگونه بودن ما تابلویی‌ست بر دیوار روزگار؛ و قلمی که میان دستان ماست وظیفه‌اش نقاشی‌ست. روزگار گاهی مساعد است اما زمانه عوض می شود؛ زندگی همانجور که دامنه‌های سرسبز خودرا در اختیارت می‌گذارد، دره‌های خطرناکی هم ادامه مطلب…

برای جز تو؟ یک عقل خواب، آه…

بسم الله الرحمن الرحیم صبح دلم برای شب و شب برای صبح می تپد؛ این چه خواب غفلت است؟ البته که تاریکی شب باید امان را ببرد، اما چرا فرار از روشنی روز؟ فاصله ی روز از شب یک پلک است و فاصله ی شب از روز یک خورشید… بی ادامه مطلب…