1. سلام

    دلم تنگ است برای آسمان…

  2. سلام

    دلم تنگ است برای آسمان…


  3. ۹۷۰۰۰۰۶۸: از امروز پروژه های پیشینم جز پرواز ماه را ملغی می کنم. برایم بسیار سخت است. بعضی از آن ها هشت سال است با من همراه اند. بارها شکستشان را دیده ام. بارها شنیده ام که غیر ممکن اند و بعضی شان را از ترس همین حرف ها به کسی نگفتم. و همیشه امیدوار بودم روزی به آن ها برگردم و دوباره بسازمشان. گذاشته بودمشان برای دانشگاه…
    اما انگار وظیفه ام چیز دیگریست. سالهاست وظایفی به گردنم گذاشته می شود که زیربارشان نمی روم. اما اینبار شاید، نه، باید بگویم باید، فرق بکند. امروز ارزش وظیفه ای که به گردن دارم را بیش از هر وقت احساس می کنم. همه چیز دنیا نیست. همه چیز لذت های دنیا نیست. همانطور که بیست سال را با من گذراند شصت سال دیگر را هم می گذراند و بعد خداحافظ.
    بهتر است آخرتم را بیش از این با فرار از وظایف آتش نزنم. برایم واضح است رویه‌ی پیشین نتیجه بخش نبوده چون احساس خسران می کنم. نه اهداف دنیوی آن تلاش های گذشته ام محقق شد و نه چندان ارزشمند بودند. شاید نهایتا دانشی به من اضافه کرده باشند.
    پس رویه غلط بوده چون دستم خالی ست. البته مدتی از آن را باید اینگونه می بودم و سعی می کردم کار کردن و تلاش و ایده پردازی را تجربه کنم و این مقتضای آن سن بود اما افراط همه چیز را خراب می کند.
    تمام پروژه های پیشینم جز پرواز ماه را لغو می کنم و این هم به خاطر عهدی ست که باید به آن وفا کنم و این پایبندی برایم شیرین است.
    تدریس را دوست دارم، تنها زمینه ای که تجربه تدریسش را دارم طراحی وب است. شاید بعدها چیزهای قابل عرضه‌ی بیشتری داشته باشم، اما علی الحساب نمی خواهم تجربه‌ی تدریس را از دست بدهم و در همین زمینه تدریس را ادامه خواهم داد، البته فعلا که جایی قرارنیست این کار را بکنم.
    و باقی وقتم صرف امور دیگرم که از آن ها به عنوان وظیفه یادکردم خواهد شد.
    می دانم که هیچکس تک بعدی پیشرفت نمی کند، اما شاید به یک بعد بیش از سایر ابعاد پرداخته ام.
    بقایای کارهای گذشته ام را خرد خرد در پایگاه بارگذاری می کنم تا بلکه به دردی بخورد یا حداقل اثری به جا بگذارد.
    امیدوارم همیشه در راه راست حرکت کنیم، ان شاء الله.

  4. ۹۷۰۰۰۰۶۹: زندگی شلیک نشده پوکه است. اصلا پوکه که شلیک نمی شود! اگر با هزار زور و ضرب می خواهی داخل چشمت فرو ببری، غیر ممکن نیست، اما مگر چشم لیاقتش دیدن نیست؟!

  5. ۹۷۰۰۰۰۷۰: امروز کلاس مهارت های تحصیلی داشتیم. استاد درمورد اهداف صحبت می کرد. یک فعالیت جالبی هم مطرح شد، شما هم امتحان کنید تا بتوانید هدف های کلان خود را پیدا کنید.
    فرض کنید که ماشین زمانی هست و به وسیله اش به صد و بیست سال آینده می روید. مسجدی هست که روی دیوارش یک کاغذ نصب شده. اعلامیه‌ی ترحیم شماست. وارد مسجد می شوید؛ سخنرانی دارد درمورد شما صحبت می کند و مردم هم همینطور. فعالیت علمی تان، فرزندان و خانواده‌ی تان، شاید کسب و کارتان، کتاب های تان، آثار هنری تان، دانشجویان تان مقام معنوی تان و فعالیت های دیگر شما.
    دوست دارید آن ها به چه چیزهایی اشاره کنند؟
    سه تا از آن ها را انتخاب کنید؛ از آن ها یک دید کلی ای نسبت به اهداف پیدا می کنید. البته انتخاب اهداف ویژگی هایی دارند اگر خواستید آن ها را هم بعدا خلاصه می نویسم.

  6. ۹۷۰۰۰۰۷۱: چه کسی اولین بار چیزی را به کسی داد؟
    از کسی یادگرفته بود؟ مگر اولین نفر در کاری می تواند آن را از کسی یاد بگیرد؟

  7. 🔻رهبرانقلاب، در دیدار اخیر اساتید: آماری که به من داده‌اند نشان میدهد که مثلاً حدود پنجاه درصد داوطلبان کنکور رشته‌ی#ریاضی کاهش پیدا کرده است.
    ‌‌
    ⚠️این برای آینده‌ی کشور خطرناک است
    ‌‌
    🔹️ما این رشته‌های مهمّ #علوم_پایه را -بخصوص مثل ریاضی را یا #فیزیک را- برای آینده لازم داریم.
    ‌‌
    🔺️اگر چنانچه داوطلبانِ اینها کم باشند و هجوم بشود به رشته‌های درآمدزا که حالا یک پولی و شغلی بلافاصله در اختیار انسان میگذارد، این [موجب] مشکل است. ۹۷/۳/۲۰

  8. ۹۷۰۰۰۰۷۲: بازار کار همه چیز نیست

  9. ۹۷۰۰۰۰۷۳: دلم هوای کرب و بلا کرده
    دلم هوای راه حسین (ع) دارد
    سرم فدای گاه نگاه است و
    تمام جان اشک دوعین دارد

  10. ۹۷۰۰۰۰۷۴: روزی آرزویم ساخت یک نرم افزار پیام رسان بود… الآن سعی می کنم به زور نگذارم چنین چیزی آرزویم باشد. دلم می خواهد دلم، با خدا آشنا شود. دلم می خواهد هوسم خاموش شود. دلم می خواهد که میان تپ گرمای هوا دلم به کفایت آبی راضی شود.
    اما باز هم همه‌ی این ها را دلم می خواهد.
    کنترل خود را اگر به دست داریم و خطا می کنیم که شقی هستیم و اگر هم نداریم و خطا می کنیم در خسرانیم چون اثر وضعی اشتباهاتمان تقریبا زندگی اشقیا را برایمان به وجود می آورد. پس دلم می خواهد خود باشم اما خودی بی اشتباه و خودی توانمند و اکنون مرثیه سرای حال تا آن حالم.

  11. ۹۷۰۰۰۰۷۵: مطلب از دستم در رفت. امروز که متوجه شدم همان فساد واقع در تلگرام در مقیاس دیگری در همین فضا های داخلی صورت می گیرد خوشحالم که چه خوب شد که “هاتل” یک آرزوی ابتر بود.

  12. ۹۷۰۰۰۰۷۶: جالب است که برای فهم دیگران باید مادی صحبت کنیم. اما مجبوریم، باید!
    ولی خودمان مثل آنها نمی شویم، حتی در مقام حرف. فقط برای ذهن راه گمکرده شان برایشان از زمین می گوییم، برای دل حقیرشان از زمین می نویسیم. افکارمان قابل تفسیر به زمین نیست اما برایشان از زمین می سراییم. خدا با ماست تا نیک شدن، ماهم جور دیگر غرق اشتباهیم، اما غرق پیکاریم چون او می خواهد، خدایاشکر.

  13. ۹۷۰۰۰۰۷۷: از حرف ها تفسیرها مختلف است. آنش که بر فطرت نشیند باز خوانید.

  14. ۹۷۰۰۰۰۷۸: در بیت المال محتاط نباشی، مردش نیستی.

  15. ۹۷۰۰۰۰۷۹: امان از عمقی که در آن غرق شوی و سطحی که به عمقش پی نبری.

  16. ۹۷۰۰۰۰۸۰: تمرکز باید روی چه باشد؟
    آیا تفکر و برنامه ریزی روی چیزی از سر درگیری معقول تر است یا تفکری که مشخص کند اصلا باید درگیر چه چیز باشیم؟
    آیا ما باید از خیلی پیش تر فکر حالا را بکنیم یا کمی پیش تر؟

  17. ۹۷۰۰۰۰۸۱: هفده رکعت نگاه و ما بی آه
    می یابی گاه وقت رفتن، راه
    دیگر سودی ولی نخواهد داشت
    نورت تاریک، نامه ات سیاه
    تنهایی نیست درد آنی بلکه
    یک بیماریِ دائما همراه
    اشهد گفتن چه گفتنی باشد که
    سرتاسر، حب و بغض تو گمراه
    دیگر بیا که چاره باید کرد
    در این رکعت تو نستعین را خواه

  18. ۹۷۰۰۰۰۸۲: کنار های و هوی ریل ها شیشه می کشد
    به یاد کودکی، مادرش، نفس باز می کشد
    به یادگار دل شوره ها پا دوباره زد
    به یاد زندگی باز خود به خود شعله می کشد
    زمان که می رود نه برای او که از عمر ما
    چراکه دوست دارد به دست خود عمر می کشد
    به روی قاب عکسی که از نگاهیست درد دار
    چرا برای عشق به جای گل، شاخه می کشد؟

  19. ۹۷۰۰۰۰۸۳: دل که یک نگاه ناب مست هستی اش کند
    این همه صدای یار محو مستی اش کند
    مست، مست، مست نام او و یا گو به او
    عاشقی که نام ماه غیر پستی اش کند
    سر به سنگ دارد این ردای خاکی از گنه
    رو به یار دل ربا ز تنگ دستی اش کند

  20. بسم الله الرحمن الرحیم
    سلام
    یاد میرزاک بخیر، دوست دارم ادامه بدمش اما نه من هنوز حرفام حسابیه و نه مخاطبی هست.

  21. ۹۷۰۰۰۰۸۴: اعتیاد به فالور یعنی وابستگی به غیر. نه غیر از خود، که غیر از خدا… و این تنها اعتیاد من نیست… باید ترکش کنم.

0 دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

Avatar placeholder