سلام! پس از مدتی تصمیم گرفتم پروژه های قدیمی ام را در اختیار دیگران بگذارم بلکه وابستگیم بهشان از بین برود و از طرفی شاید خدا لطف کند و به دردی بخورد. روزگار پیچیده است. درگذشته مسیرم جور دیگر بود. مدتی را بسیار آزاد گذراندم، بلند پرواز و آرمانی. مدتی نیز از آزادی ضربه خوردم و مدتی نیز محبوس شدم! اما چه بسا آنچه از آن به عنوان آزادی یاد می کنم نیز همان حبس در قالبی دیگر بوده!

این جملات خاطرات من بودند که با دیدن این فایل ها که مال ۶ سال پیش اند به ذهنم متبادر شدند. من الآن بیست سال دارم.

این فایل ها اکثرا psd هستند اما میانشان یک برنامه ناقص دلفی هم پیدا می شود.

پروژۀ مجلۀ آفتاب از همان حس همیشگی ام نشات می گرفت، یعنی دوست داشتن انجام یک کار بزرگ. آن زمان تازه cd های مجله ای مثل «گل ۹۰» مد شده بود. من هم دوست داشتم در این حوزه وارد شوم. چون مجلات چاپی که نمی توانستم (قانونی) داشته باشم، اما مجلۀ الکترونیکی می شد. یعنی روی cd. بعدا که دیدم این هم هزینه های زیادی دارد (آن موقع فکر کنم چاپ و رایت cd تیراژ هزار تا ۱۵۰هزار تومان بود، یعنی در سال ۱۳۹۱-۹۲) تصمیم داشتم روی یک سایت شماره به شماره منتشر شود.

این برایم یک سوال است که چرا در تمام این سال ها هیچ پروژه ای را سفت نچسبیدم و این سوال را در طی این آپلود ها دنبال می کنم، ان شاء الله که جواب مفیدی بیابم. چون یک کار خیلی ساده را هم اگر یک نفر شش سال انجام دهد اقلا نمره یک آن کار می شود. اما چه چیزی مانع از این پافشاری می شده؟ هنوز نمی دانم.

psd های موجود در این فایل شامل طراحی های ساده ای درمورد «نشان»های پیشنهادی ، «پایگاه اینترنتی» و «نرم افزار» این مجلۀ خیالی می باشد.

۲۴ پروندۀ psd با سطح بسیار ابتدایی که در سن ۱۴ سالگی ام پیاده شده اند.

از پرشین گیگ به خاطر فضای آپلودی که در اختیار قرار می دهد متشکرم و امیدوارم همیشه در راه خدا خدمت کنند.

دریافت: ۴۲mb

یاعلی


0 دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

Avatar placeholder